آنچه در این مقاله می خوانید:

• از شکست‌ها درس بگیرید
• فقدان هدف مشخص
• عدم تلاش و کوشش
• عدم استفاده از تجربیات
• عدم مشورت
• عدم استفاه از فرصت‌ها
• مدیریت ناکارآمد
• عدم خودباوری و اعتماد به نفس
• نداشتن اندیشه و نگرش مثبت
• نداشتن همت
• عدم داشتن نظم و برنامه ریزی
• عدم شناخت استعدادها و توانایی های خود
• عدم پذیرش مسئولیت و به گردن دیگران انداختن وظایف
• از شکست تا پیروزی

از شکست‌ها درس بگیرید

درست است که هر شکستی دلیل به عدم پیروزی نیست ولی شکست‌های پی‌در‌پی پیروزی انسان را به تأخیر می‌اندازد. شکست را همیشه به عنوان بخشی از مسیر موفقیت و زندگی خود بپذیرید ولی تمام تلاش و پشتکار خود را به کار بگیرید تا از این شکست‌ها درس بگیرید و از تکرار مجدد آنها دوری کنید. باید یاد بگیریم که چگونه شکست نخوریم و در راه نیل به اهداف خود درصد شکست را کاهش دهیم. در این مقاله تعدادی از اشتباهاتی که باعث شکست می‌شوند را بیان می‌کنیم.

فقدان هدف مشخص

داشتن هدف در زندگی از لوازم اصلی حیات سعادتمندانه و بدون شکست است. انسان زمانی امنیت خاطر و آرامش دارد که افق روشنی برای آینده خود ترسیم کند و با انگیزه و رضایت درونی برای رسیدن به آنچه مد نظر دارد، تلاش کند. بدترین حالت برای آدمی، زمانی است که احساس سرگردانی کند و بلاتکلیف بماند. اگر اهداف متفاوت و متعدد دنبال شود نتیجه‌ای جز شکست و ناکامی نخواهد داشت. کسی که به دنبال موفقیت در کارها می‌باشد باید در ابتدای امر، هدف خود را مشخص کند و بعد از اینکه مهمترین هدف را شناسایی کرد، با تمام توان جهت رسیدن به آن تلاش نماید، چرا که برای جلوگیری از شکست باید انسان فکر و اندیشه خود را در مسیر هدف و کار موردنظر خود به کار گیرد.

عدم تلاش و کوشش

برای مقابله با شکست و پیروزی بر آنها، اراده‌ای آهنین لازم است تا انسان از نیروهای نهفته در وجود خود، بیشترین بهره را ببرد. دست روی دست گذاشتن هنر نیست، چرا که مردان بزرگ در سایه سعی و تلاش، قله‌های پیروزی را فتح می‌کنند. دلیل این امر، این است که عاقبت هر جوینده‌ای یابنده است.

عدم استفاده از تجربیات

یکی دیگر از عوامل موفقیت که باعث جلوگیری از شکست می‌شود، استفاده از تجربیات است. آن‌هایی که خود را بی‌نیاز از تجربه می‌دانند به مقصد نخواهند رسید و شکست‌های مکرر را تجربه خواهند کرد. درباره ارزش و اهمیت تجربه همین قدر کافی است که حفظ تجربه‌ها، یکی از نشانه‌های عقل و خردمندی است. معمولاً کسانی که در پی اهداف عالی هستند، دشمنانی فرصت طلب نیز دارند که در حال مکر و نیرنگ‌اند. استفاده از تجربه، یکی از راه‌های شناخت فریب و پیروزی بر شکست است. در طول زندگی هر انسانی، حوادثی تلخ چرخه زندگی را دچار کندی می‌کند که البته این ها لازمه زندگی است، چرا که این شکست‌ها انسان را در مقابل مشکلات و حوادث آینده آگاه و مقاوم می‌کند . مواجهه شدن با مشکلات و شکست ها و استفاده درست از تجربه‌ها، پیش نیاز زندگی است.

مقاله پیشنهادی: عوامل موفقیت در زندگی چیست؟

عدم مشورت

یکی دیگر از عوامل شکست عدم مشورت می‌باشد. هر کسی برای انجام کارهای مهم نیازمند پشتوانه‌ای قوی است تا در بحران‌ها، یار و مدد کار او باشد. مشورت یکی از پشتوانه‌های بزرگ است. مشورت در کارها باعث می شود تا درصد پشیمانی و شکست در آخر کار کم شود.

عدم استفاه از فرصت‌ها

یکی دیگر از عوامل شکست، استفاده نکردن از فرصت‌ها است. برای هر کسی در زندگی فرصت‌هایی پیش می‌آید که گاه در اثر جهل و عدم آگاهی، بی‌توجه از کنار آن گذر می‌کند. استفاده بهینه از فرصت‌های بدست آمده، موکول نکردن کار امروز به فردا و حساسیت روی ثانیه‌های عمر از جمله عواملی است که موجب موفقیت و عدم شکست انسان در تمامی زمینه‌ها می‌شود. برخی در فرصت‌هایی که برایشان پیش می‌آید، دائم به مشکلات فکر می‌کنند و فرصت‌ها را از دست می‌دهند. ولی برخی دیگر در کنار هر مشکل و مسئله‌ای به فرصت‌ها اندیشیده و از آنها استقبال می‌کنند. اگر نگاهی به زندگی افراد موفق تاریخ بشریت بیندازید، آن‌هایی که تمدن بشریت مرهون تلاش‌هایشان بوده، متوجه خواهید شد آنها افرادی نبوده‌اند که با مشکل و شکست مواجه نشده باشند، اتفاقاً جزء افرادی بودند که با مشکلات و مسائل بسیاری مواجه شده‌اند و بارها طعم شکست را چشیده‌ ولی هیچگاه تسلیم نشده‌اند. مهم نیست که چندبار زمین می‌خورید، مهم آن است که چگونه از زمین بر می‌خیزید. نباید نگاه شما به مسائل و مشکلات بر مبنای ناامیدی باشد، بلکه وجود شکست و مشکل را جزء جدائی ناپذیر زندگی بدانید، عزم خود را جزم نمایید، با اراده‌ای قوی به مسیر خود ادامه دهید و از شکست‌هایی که برایتان اتفاق می‌افتد، درس بگیرید.

مقاله پیشنهادی: اولویت بندی فرصت ها برای رسیدن به موفقیت

مدیریت ناکارآمد

یکی دیگر از عوامل شکست نبود مدیریت کارآمد است. رهبران ممتاز همواره از قدرت مدیریت فوق‌العاده‌ای برخوردار هستند. آنان کسانی هستند که شرایطی ایده‌آل برای افزایش خلاقیت و بازدهی کارکنان را فراهم می‌کنند، توانایی جذب و آموزش افراد لایق را دارند و با سپردن مسئولیت به آن‌ها، زمینه رشد آن افراد را فراهم می‌کنند. هر رهبری باید مهارت قابل توجهی در تفکر استراتژیک داشته باشد و قادر به پیش‌بینی تغیرات احتمالی در آینده و انطباق با آن‌ها باشد. بسیاری از رهبران با مدیریت متضاد و هیجانی، تیشه به ریشه‌ کسب و کار می‌زنند. هر تجارتی اگر استراتژی ضابطه‌مندی نداشته باشد، محکوم به شکست است. فراموش نکنید که موفقیت حاصل کار گروهی برای یک هدف و مسیر واحد است.

عدم خودباوری و اعتماد به نفس

یکی از عوامل مؤثر در حل مشکلات و عدم شکست، خودباوری و اعتمادبه‌نفس می‌باشد. افرادی که خودشان را باور داشته باشند می‌دانند که جز خودشان، کسی مشکلات و مسائل آنها را حل نخواهد کرد. لذا با اعتقاد راسخ نسبت به حل مسائل اقدام می‌کنند و در نتیجه با روحیه عالی خودشان را والاتر و بالاتر از مسائل می‌دانند و از حل آنها احساس غرور و لذت می‌کنند.

نداشتن اندیشه و نگرش مثبت

شما می‌توانید در مواجهه با یک شاخه گل لذت ببرید یا از گل‌های تیغ‌دار شکایت کنید. می‌توانید به قسمت پر یک لیوان توجه کنید و از داشته‌های خود لذت ببرید یا اینکه روی نیمه خالی لیوان متمرکز شوید و غصه نداشته‌های خود را بخورید. در هر حال انتخاب نگرش مثبت یا منفی با خود شما می‌باشد.

نداشتن همت

یکی از نیروهای نهفته در وجود انسان، قدرت اراده و همت است که اگر به پرورش و تقویت آن پرداخته شود، بسیاری از مشکلات و شکست‌ها را می‌توان برطرف نمود. بلند همتی با تن پروری سازگار نیست. طالب موفقیت باید خود را از تن‌پروری دور کند و با تمام توان خود، به تلاش و کوشش بپردازد.

عدم داشتن نظم و برنامه ریزی

یکی دیگر از عوامل شکست، عدم داشتن نظم و برنامه‌ریزی است. برای هر انسانی شایسته است در همه کارهای زندگی برنامه منظمی داشته باشد تا بتواند از عمر خویش بهترین بهره را ببرد. یکی از نشانه‌های نظم این است که انسان اوقات شبانه روز را براساس نیازمندی‌های خود تقسیم نماید و زیر بنای زندگی را که نظم است، محکم‌تر سازد و از بی‌نظمی که ضایع‌کننده عمر، بر باد دهنده استعدادها و زمینه‌ساز شکست است، دوری کند.

مقاله پیشنهادی: چگونه برای موفقیت برنامه ریزی کنیم؟

عدم شناخت استعدادها و توانایی های خود

کسی می‌تواند از قدرت‌های روحی خود استفاده نماید که از وجود آنها آگاهی داشته باشد و درصدد شناخت و کشف آنها باشد. بنابراین انسان برای دستیابی به موفقیت و عدم شکست باید خودش را بشناسد، به قدرت های وجودی خود پی ببرد و با روش پرورش و تکامل آن‌ها آشنا باشد تا راه ترقی و پیشرفت برای او روشن شود. 

عدم پذیرش مسئولیت و به گردن دیگران انداختن وظایف

اگر هر کسى وظیفه خود را به خوبى انجام دهد، گناه و اشتباه خود را به گردن دیگرى نیندازد و سهم خویش را در مسئولیت ها بپذیرد، ناکامى و شکست، کمتر اتفاق می افتد. اگر از زیر بار مسئولیت خود فرار کنید و دیگرى را مقصر بدانید، زمینه های شکست را در زندگی خود فراهم می‌کنید.

از شکست تا پیروزی

آیا می‌دانید که ترس از شکست به مراتب بدتر از شکست خوردن است. در صورتی که این ترس در شما وجود داشته باشد هیچ تلاشی نمی‌کنید که پا را فراتر از منطقه امن بگذارید. مطمئناً هیچ کودکی بدون اینکه زمین خوردن را تجربه کند، نمی‌تواند طعم لذت‌بخش راه رفتن را احساس کند. ترس از شکست، تنها موجب می‌شود پتانسیل‌های بالقوه، بالفعل نشوند و راه رشد و توسعه فردی برای شما محدود بماند. افراد تاریخ‌ساز وموفق دوران‌های مختلف پا را فراتر از گذاشته و شکست را پلی برای موفق شدن دانسته‌اند. اگر نویسنده داستان هری پاتر با اولین دست رد، خود را فردی ناکام می‌پنداشت چه اتفاقی می‌افتاد؟ اگر هنری فورد با از دست دادن پشتیبان‌های مالی ناامید می‌شد و اگر اپرا وینفری با از دست دادن شغلش در اخبار بالتیمور، اراده و انگیزه‌اش را از دست می‌داد راهی به سمت موفقیت می‌یافت؟

سپاس از همراهی شما، همیشه مثل امروز موفق باشید.

بعد از مطالعه این مقاله با ارسال نظر خود در همین قسمت موفقیت خود را با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

دوستدار شما حسین عزت خواه مدرس موفقیت و کارآفرینی و آموزش فروش در آمازون