آنچه در این مقاله می خوانید:

• تأثیر تجربه در کسب موفقیت
• رهایی از گذشته و موفقیت در زندگی
• حرکت به سوی آینده ‌ای بهتر
• پرونده‌های نیمه باز گذشته را در ذهن خود ببندید

تأثیر تجربه در کسب موفقیت

در این مقاله می‌خواهیم یک سؤال مهم را مطرح نماییم. شما در سالی که گذشت چه درس‌هایی گرفتید؟ به چه شکلی می‌توانید از تمام تجربیاتی که به شما اضافه شده است، استفاده نمایید تا بتوانید سال به مراتب بهتری را برای خودتان بسازید؟ به یاد داشته باشید که تجربه و موفقیت دو یار جدا نشدنی می‌باشند. هدف ما این است که شما بتوانید هر روز یک قدم به جلو رفته، زندگی خود را بهتر نموده و در نهایت بتوانید شخصیت بهتری پیدا کنید.

اگر در ابتدای سال جدید میلادی این مقاله را مطالعه می‌فرمایید، می‌توانید به سال 2018 بازگردید. اما هر زمان دیگری هم که این مقاله را مطالعه می‌کنید، می‌توانید به سالی که گذرانده‌اید برگردید و آن را مرور کنید. بررسی کنید چه اتفاقاتی در آن سال برای شما پیش آمده است و چه چیزهایی را یاد گرفته‌اید. حتی ممکن است اتفاقات بدی برای شما افتاده باشد یا برعکس دستاوردهای بزرگی داشته باشید. ما در این مقاله به این موضوع می‌پردازیم که چگونه از این اتفاقات و تجربیات درس بگیرید تا سال جدید را به بهترین شکل برای خود رقم بزنید.

رهایی از گذشته و موفقیت در زندگی

به اعتقاد استاد حسین عزت خواه هر چیزی که در 365 روزی که قبل از امروز اتفاق افتاده است را می‌توان به عنوان یک چمدان دانست. شما اگر می‌خواهید در مسیری پیش رفته و به کشور دیگری سفر کنید که در آنجا سال جدید آمده است، نیاز است تا آنجا که می‌توانید این چمدان را سبک‌تر نمایید. حتی برخی از اوقات لازم است که آن را همراه خود نبرید. چرا که شما قصد دارید وارد یک سفر رویایی شوید. مسیر شما ممکن است در جنگل باشد یا به طور کلی به شکلی باشد که اجازه بردن وسایل را به شما ندهد. به همین دلیل شما باید این مشکل را در همان ابتدا حل کنید. چرا که این وسایل، شما را سنگین می‌کند. زمانی که شما سنگین شوید، قدرت پرواز، یادگیری، تجربه کردن و در نهایت مثبت فکر کردن را از دست می‌دهید.

پس هر مسئله‌ای که گذشته است، حال ممکن است یک مورد خوب یا بد باشد یا موضوعی باشد که شما به آن افتخار می‌کنید یا به خاطر آن سرافکنده هستید، باید همه آنها را پشت سر بگذارید. فراموش نکنید که اگر اتفاق خوبی برای شما پیش آمده است، می‌توانید برای چند لحظه به آن افتخار کنید و سپس از آن بگذرید. چرا که قرار نیست شما به فردی تبدیل شوید که تنها به گذشته خود افتخار می‌کند. خیلی از افراد در صحبت‌های خود عنوان می‌کنند که من در گذشته چنین فردی بودم، کمپانی بزرگی داشتم، با یک فرد مهم ازدواج کردم یا به طور کلی زندگی خیلی خاصی را داشته‌ام.

این اتفاقات آنقدر برای این افراد بزرگ شده است که دیگر نمی‌توانند به آینده فکر کنند. حتی گاهی رویای این افراد رسیدن به گذشته خودشان است. این اتفاق به هیچ عنوان جالب نیست. زمانی که شما می‌توانید آزادانه فکر کنید و به جلو بروید، حقیقتاً لزومی ندارد که به گذشته خود برگردید. شما می‌توانید خیلی فراتر پیش بروید. پس تنها راه حل این است که هر چیزی که گذشته است را پشت سر خود بگذارید. تفاوتی هم نمی‌کند که آن اتفاق خوب است یا بد.

مقاله پیشنهادی: هدف تو از زندگی چیست؟ - کشف بهتر اهداف زندگی

کنترل ذهن خود را در دست بگیرید

زمانی که اتفاق بدی برای شما پیش می‌آید، بعد از چند روز یا چند ساعت ذهن شما دوباره به سمت آنالیز کردن آن اتفاق می‌رود. برای مثال اگر با شخصی دعوا کرده یا بحثی داشته‌اید، ذهنتان دوباره به سمت آن اتفاق رفته و بار دیگر آن را آنالیز می‌کند. شاید به همین دلیل است که همه ما تلاش می‌کنیم تا در هیچ زمینه‌ای خودمان را مقصر ندانیم و شواهدی را پیدا کنیم که از طریق آن بتوانیم حق را به خودمان دهیم. سپس بگوییم که حق با من بوده است و اگر من با شخصی دعوا کرده‌ام، مقصر آن دعوا طرف مقابل بوده است.

در بیزینس هم شرایط به همین شکل است. شما دلیل از دست دادن بیزینس یا ورشکست شدن خود را به شرایط موجود نسبت می‌دهید. در روابط هم دقیقاً همین اتفاق می‌افتد. به همین دلیل زمانی که اتفاقی به وقوع می‌پیوندد ذهن انسان به طور مداوم به سمت آن اتفاق برمی‌گردد و میزان تکرار این حرکت به بزرگ یا کوچک بودن آن اتفاق یا میزان حساسیت آن برای هر شخصی بستگی دارد.

طلاق گرفتن را یک مثال در بحث روابط در نظر بگیرید. فردی که جدا شده است بعد از یک ماه، در مقایسه با روز اول، بیشتر به آن موضوع فکر می‌کند. بعد از گذشتن یک مدت زمان طولانی آنقدر سایه طلاق روی این شخص بزرگ می‌شود که دیگر هیچ نوری به زندگی او تابیده نمی‌شود. همچون چتری می‌ماند که در زمان بارندگی، یک شخص آن را روی سر خود می‌گیرد. سایز چتر در ابتدا حدود یک متر است اما هر چقدر که زمان می‌گذرد عرض آن بیشتر شده و برای مثال ممکن است به صد متر نیز برسد.

راز مهم این اتفاق این است که دیگر بارانی در حال باریدن نیست اما آن فرد چتر خود را محکم در دست نگه داشته است. بدین ترتیب، آن شخص دیگر نه آفتاب را می‌بیند، نه روز و نه شب را. چرا که او تمام ذهن، چشم و دید خود را پوشانده است. اما سؤال این است که چگونه می‌توان از این اتفاق جلوگیری کرد؟

حرکت به سوی آینده ‌ای بهتر

فراموش نکنید، هر اتفاق بدی که برای شما افتاد، حال آن اتفاق هر چیزی می‌تواند باشد، شما می‌توانید روی آن آنالیزی داشته باشید. البته باید در این زمینه با خودتان صادق باشید. همیشه اتفاقات را از خودتان بیرون بکشید و برای مثال نگویید که من این کار را انجام داده‌ام. سعی کنید از نگاه یک شخص دیگر به موضوع نگاه کنید. شما باید این کار را انجام دهید تا بتوانید خود را به شکل درستی قضاوت نمایید. چرا که انسان‌ها دوست دارند که همیشه خوب باشند، خطایی نداشته باشند و خود را یک انسان کامل بدانند. در نتیجه شما زمانی که با دید دیگری به این اتفاق نگاه می کنید، می‌توانید به راحتی آن را قضاوت کنید.

در غیر این صورت همواره به دنبال یک دلیل برای توجیه آن کار می‌گردید و آن دلیل را هم پیدا می‌کنید. این کار را انجام دهید و زمانی که آنالیز شما به پایان رسید، آن ماجرا را به طور کامل برای خودتان تمام کنید. برای مثال، خیلی از اوقات که درگیر یک کار فیزیکی شده‌اید، باعث کثیف شدن لباس‌هایتان شده است، با حمام کردن خستگی شما کاملاً از بین می‌رود. شما دیگر حتی به کار سختی که انجام داده‌اید، فکر هم نمی‌کنید. برای اتفاقات بد نیز باید همین کار را انجام دهید.

مقاله پیشنهادی: نقش تخیل، آینده نگری و خود کنترلی در موفقیت

شما باید به دنبال چیزی باشید که حال شما را خوب کند. فرقی نمی‌کند که دقیقاً آن مورد چه چیزی باشد. برای بعضی از اتفاقات، یک حمام آب گرم یا سرد کافی است. برای برخی دیگر، خوابیدن به مدت 7 الی 8 ساعت می‌تواند مؤثر واقع شود. گاهی رفتن به چند روز مسافرت بدون همراه بردن هیچ وسیله‌ای می‌تواند انتخاب خوبی باشد. در این سفر هیچ چیزی را نباید همراه خودتان ببرید. شما می‌توانید حتی تلفن همراه خود را خاموش کنید و به دل طبیعت بروید و برای چند روز ذهن خود را آزاد کنید تا ریست شوید. کامپیوترها هم گاهی اوقات به ریست کردن نیاز پیدا می‌کنند.

پس مغز خود را ریست کنید تا بتوانید از آن چمدان سنگینی که به دنبال خودتان می‌کشید، رها شوید. اگر بتوانید این کار را انجام دهید، طبیعتاً می‌توانید به مرحله بعد بروید. اما اگر چیزی را با خودتان بیاورید، دیگر این امکان وجود نخواهد داشت. دقیقاً مثل این می‌ماند که شما می‌خواهید از طریق پلکان 30 طبقه را بالا بروید. شاید بتوانید 2 یا 3 طبقه اول را با چمدانی که در دست دارید پیش بروید اما به طبقه چهارم که می‌رسید دیگر نمی‌توانید.

پس شروع می‌کنید بعضی چیزها را از درون آن درآورده و به بیرون بیندازید. پس بهتر است که این کار را از همان ابتدا انجام دهید. مطمئن باشید که نمی‌توانید با یک ساک سنگین سی طبقه را بالا بروید. پس این موضوع را درک کرده و همه چیز را به دنبال خودتان نکشید.

پرونده‌های نیمه باز گذشته را در ذهن خود ببندید

افراد زیادی برای مشاوره به سراغ استاد حسین عزت خواه می‌روند. یکی از این افراد برای مثال عنوان کرده است که 11 سال پیش بیزینسی را داشته‌ اما در آن شکست خورده و ورشکست شده است. به همین دلیل این ترس را دارد که دوباره شکست بخورد. این فرد در حالی درباره تجربه شکست 11 سال پیش خود صحبت می‌کند که موضوع بحث درباره یک بیزینس جدید بوده که متعلق به امسال می‌باشد. پس مسلماً قرار نیست آنالیز شود که دلیل شکست یا ورشکستی در گذشته چه چیزی می‌باشد. هر اتفاقی که پیش آمده است، در همان زمان بررسی و آنالیز کرده و پرونده آن را در همان زمان ببندید.

سال گذشته هم باید برای شما به همین شکل باشد. شما تنها همان 365 روز سال را به این شکل ببینید و اجازه ندهید که پرونده اتفاقاتی که 20 سال پیش برای شما افتاده است در ذهنتان باز بماند. چرا که اگر این چنین باشد، شما دیگر زمانی برای فکر کردن به موارد جدید یا امتحان کردن بیزینس ها و افراد جدید را نخواهید داشت. شما دیگر نمی‌توانید به مسافرت رفته، زبان جدیدی را یاد گرفته یا حتی مهاجرت کنید. اصولاً افرادی می‌توانند مهاجرت موفقی داشته باشند که این مسئله را درک کرده باشند و بفهمند که این چمدان را باید پشت سر بگذارند و سپس وارد کشور جدیدی شوند. اگر همه چیز را همراه خودتان ببرید، نمی‌توانید نتیجه مطلوبی بگیرید.