🎁 Black Friday شروع شد ! - هر چه زودتر تخفیف اختصاصی خودتو بگیر جزئیات بیشتر
توضیحات کوتاه :
طی چند سال گذشته، نقشهای مدیریتی، تغییراتی کردهاند. در سبک قدیم تمام وظایف بر عهده کارمندان بود اما اکنون کارمندان منبع اصلی بهره وری هستند و مدیران برای ارتقاء سازمانی تلاش میکنند.
خلاصه ای از مقاله
در سبک جدید مدیریتی، مدیران پا به پای کارمندان خود برای ارتقاء سیستم سازمانی خود تلاش میکنند و کارمندان خود را منبع شماره یک تولید سود تلقی میکنند. در این میان، مدیریت قاطعانه نیز تغییر زیادی کرده است. در این مقاله به بررسی ویژگیهای این سبک جدید میپردازیم.
آنچه در این مقاله می خوانید:
طی چند سال گذشته، نقشهای مدیریتی، تغییرات زیادی کردهاند. سبک قدیم مدیریت در دهههای قبل، به این صورت بود که مدیران تمام وظایف را بر عهده کارمندان خود میگذاشتند و آنها را به چشم هزینههایی برای بیزنس خود میدیدند که باید کنترل میکردند. اما در سبک جدید، مدیران پا به پای کارمندان خود برای ارتقاء سیستم سازمانی خود تلاش میکنند و کارمندان خود را منبع شماره یک تولید سود تلقی میکنند. در این میان، مدیریت قاطعانه نیز تغییر زیادی کرده است. در این مقاله به بررسی ویژگیهای این سبک جدید میپردازیم.
در سبک قدیم، مدیران اغلب با کارمندان خود نزاع و مقابله داشتند و آنها را تحقیر میکردند. در سبک جدید، شرایط فرق کرده است و مدیران ابتدا به دنبال درک قابلیتها و تواناییهای کارمندان خود و همکاری با آنها هستند. زیرا در این صورت است که میتوانند از ظرفیتهای آنها، بیشترین بهره را ببرند.
اگر جو کاری چند دهه گذشته را با امروز مقایسه کنیم
، متوجه تغییرات اساسی در ساختار نیروی کار خواهیم شد. قبلاً در کشورهای غربی، تنها مردان سفید پوست و از طبقه متوسط میتوانستند مناصب اداری را تصاحب کرده و تنها برای یک نوع الگوی کاری انتخاب میشدند. امروزه دیگر اوضاع به این صورت نیست. طی سالهای اخیر، نیروهای کار به اندازه جوامعی که در آن خدمت میکنند، متنوع است.
در چنین محیطهایی، مدیر قاطع، صرف نظر از پیشینه، اصالت و شخصیت کارمندانش، برای همه آنها به یک اندازه احترام قائل است. از نظر سر جان هاوری جونز، یکی از پیش شرطهای سازمان محوری که البته دستیابی به آن هم کمی دشوار است، شفافیت در ارتباطات است. مدیران امروزی در مقایسه با مدیران دیروز باید قدرت بالایی در تحمل تفاوتها داشته و برای دیدگاههای مختلف احترام زیادی قائل باشند.

یکی از ویژگیهای محیطهای کاری امروزی این است که مدیران به سمت برابر سازی فرصتها قدم بر میدارند. به عبارت دیگر، مدیران فرصتهای کاری را بر اساس ظاهر افراد به آنها نمیدهند بلکه با وجود تفاوتهای ظاهری، طبقاتی و شخصیتی، همه آنها را شایسته کسب یک منصب شغلی میدانند.
در گذشته، اقتدار یک مدیر، متکی به قدرت مقام او بود. جایگاه او به شکلی بود که نفوذ او را تضمین میکرد. امروزه، پست و جایگاه، به مانند گذشته اهمیت ندارد. بلکه توانایی مدیر در ساماندهی امور است که مهم میباشد.
بیشتر تغییراتی که طی 50 سال اخیر در محیطهای کاری اتفاق افتاده است، ناشی از تغییراتی است که در حوزه کسب و کار روی داده است. امروزه کسب و کار از حالت صنعتی محور به شکل اطلاعات محور در آمدهاند. کارمند یا کارگر امروزی، بیشتر از این که به نیروی دست خود متکی باشد، از نیروی ذهن خود استفاده میکند.
این شرایط باعث شده است که اعمال قدرت بر نیروی کار، از حالت سلسله مراتبی خارج شود. در نتیجه، امروزه کار کردن با دیگران نه علیه آنها، به اشتراک گذاشتن دانش و اطلاعات به جای پنهان کردن آن، شفاف بودن و اعتماد کردن به جای مخفی کاری و ملاحظه کاری، اهمیت بیشتری نسبت به گذشته دارد.
رهبر و مدیر از برخی جهات با هم تفاوت دارند. این تفاوت بیشتر از لحاظ موارد مورد تأکید آنها است. در حالی که مدیران با منابع کار میکنند، رهبران تمرکز خود را بر نیروی انسانی قرار میدهند. منابع، قابل محاسبه هستند اما نیروی انسانی قابل درک هستند. منابع، دستوراتی که از مدیران دریافت کردهاند را انجام میدهند، اما نیروی انسانی برای انجام کار خود باید از طرف رهبرانشان انگیزه بگیرند.
نتیجه پژوهشها نشان میدهد بیشتر رهبران، برای ترغیب اعضای تیم خود به انجام کاری، از روشهای مختلفی استفاده میکنند. در این جا به برخی از آنها اشاره میکنیم:
مقاله پیشنهادی: بهبود مهارت های مدیریتی با 4 گام

مثلاً : ما باید تولید خود را افزایش دهیم (بدون اشاره به میزان یا ضرب الاجل آن).
استفاده از تهدید:
مثلاً: اگر سریعتر کار را تمام نکنی، مجبورم گزارش کنم.
مثلاً: اگر نتوانیم تا تاریخ مورد نظر تولیدمان را افزایش دهیم، سفارشات لغو خواهند شد.
مثلاً : لطفاً این کار را هر چه سریعتر تمام کنید وگرنه من به دردسر می افتم.
مثلاً: اگر به موقع این کار را انجام دهید، پاداش خوبی به شما خواهم داد.
مثلاً : لطفاً تولید را 12 درصد افزایش دهید.
برای این که بتوانیم طبق برنامه پیش برویم، باید تولید را تا 12 درصد افزایش دهیم. من میخواهم که همه با هم این کار را انجام دهیم و مطمئنم که موفق خواهیم شد.
برای این که مدیران بتوانند، تغییرات اساسی در کار خود ایجاد کنند، باید ابتدا خود واجد برخی ویژگیهای فردی مثل حس همبستگی و اتحاد، صداقت و جرأت ورزی باشند. در کسب و کارهای امروز، استفاده از زور و ارعاب و کنترل کردن کارمندان نمیتواند ضامن موفقیت مدیران باشد، در عوض انعطاف پذیری، برخورد مناسب نسبت به کارمندان و شفافیت در کارها فاکتور موفقیت آنها است.
در سازمانهایی که سبک مدیریت آنها بر اساس الگوهای انقلاب صنعتی است:

در سازمانهایی که سبک مدیریتی آنها بر اساس الگوی انقلاب اطلاعات است:
یک مدیر موفق بیش از هر مهارتی باید بتواند از قابلیتها و تواناییهای نیروی کار خود بیشترین استفاده را ببرد. مدیران باید از مهارتهای ارتباطی و کاری قوی برخوردار باشند. بنابراین جای تعجب نیست که مدیران موفق امروزی، به لحاظ قاطعیت و جرأت ورزی نیز در سطح بالایی قرار دارند.
شغل هر فرد، بخش مهمی از زندگی روزانه او را شامل می شود. بنابراین انتخاب شغلی که در کنار درآمدزایی 24 ساعته، شما را از انجام کارهای مورد علاقه تان مانند سفر کردن و... محروم نکند زندگی پربارتر و جذاب تری را برای شما میسازد. پیشنهاد ما به شما برای آشنایی بیشتر با چنین شغلی و راهنمایی که در مسیر بیزینس آنلاین آمازون شما را از همه نکات مطلع سازد، تماشای ویدیوهای معرفی این بیزینس غول آسا و جهانی است. همچنین نتایج شگفت انگیز دوره آربی مسیر را بهتر به شما نشان میدهد.