آنچه در این مقاله می خوانید:

•  مثبت فکر کردن را فراموش نکنید
• شما می‌توانید افکار خود را انتخاب کنید
• از تغذیه کردن احساسات منفی خود اجتناب کنید

«اگر شما در ذهن خود تصویری از آرزوهای درخشان و شاد داشته باشید، می‌توانید خودتان را در شرایطی قرار دهید که به اهداف خود دست پیدا کنید.»

نورمن وینسنت پیل

کسب موفقیت به کمک باورهای درست

طرز فکر و احساس شما درباره خودتان، از جمله باورها و انتظارات شما درباره مواردی که اتفاق افتادن آنها برایتان امکان پذیر است، کارهای شما و هر آنچه که قرار است برای شما اتفاق بیافتد را مشخص می‌کند. زمانی که شما کیفیت فکر کردن خود را تغییر دهید، در حقیقت کیفیت زندگی خود را تغییر می‌دهید. شما در جهان تنها روی یک چیز تسلط کامل دارید و آن مورد فکرتان است.

شما می‌توانید تصمیم بگیرید در هر شرایطی که برای شما پیش می‌آید، چگونه فکر کرده و اصلاً به چه چیزی فکر کنید. افکار شما و برداشتی که از هر نوع شرایطی که در آن قرار گرفته‌اید، احساسات شما را به صورت مثبت یا منفی، تحت تأثیر قرار می‌دهد. سپس همین افکار و احساسات ناشی از آنها خودشان را در اعمال شما نشان می‌دهند و نتیجه‌ای که شما می‌گیرید را مشخص می‌نمایند.

گاهی، نتیجه حاصل از آن چیزی نیست که شما انتظارش را دارید. در آن زمان است که شما می‌توانید متوجه شوید چقدر تأثیر افکار می‌تواند تعیین کننده باشد. در نتیجه این نکته را فراموش نکنید که همه چیز از افکار شما شروع می‌شود.

1. مثبت فکر کردن را فراموش نکنید

افکار مثبت زندگی را بهتر می‌کنند. آن‌ها به شما قدرت می‌دهند و باعث می‌شوند که شما احساس کنید قوی‌تر شده‌اید و اعتماد به نفس بیشتری دارید. افکار مثبت تنها یک ایده انگیزشی به شمار نمی‌روند. آن‌ها روی شخصیت، سلامتی، میزان انرژی و خلاقیت شما تأثیراتی قابل توجه و سازنده‌ دارند. شما هر چقدر که فرد مثبت نگرتری باشید، در تمامی حوزه‌های زندگی خود فرد شادتری خواهید بود.

افکار منفی دقیقاً عکس موارد گفته شده عمل می‌کنند. آن‌ها انرژیتان را می‌گیرند و باعث می‌شوند شما احساس ضعف کنید و اعتماد به نفس کمتری داشته باشید. هر بار که شما به صورت منفی فکر کنید یا عبارت منفی‌ را به زبان بیاورید، شما انرژی خود را از دست می‌دهید. در این حالت، شما احساس عصبانیت و ناامیدی کرده، حالت تدافعی گرفته و ناراحت خواهید بود.

با گذر زمان، افکار منفی می‌توانند باعث شوند که شما از نظر جسمانی مریض شوید و حتی باعث برهم خوردن رابطه شما می‌شوند. در حالی که با مثبت فکر کردن، شما سلامت ذهنی داشته و بهترین عملکرد خود را ارائه می‌دهید، افکار منفی شما را از نظر ذهنی ضعیف کرده و توانمندی شما را کاهش می‌دهد. در نتیجه اگر می‌خواهید زندگی خارق العاده‌ای را داشته باشید، هدف شما باید ایجاد احساسات مثبت و پیدا کردن تسلط روی احساسات منفی باشد.

در حقیقت حذف احساسات منفی مهم‌ترین گامی است که شما به سمت سلامتی و تندرستی برمی دارید. هر زمان که شما توانستید به طور کامل روی افکار و احساسات خود تسلط پیدا کنید و آنها را به سمت مثبت پیش بردید، کیفیت زندگی شما بالاتر خواهد رفت. در نبود افکار منفی، ذهن شما به صورت ناخودآگاه با افکار مثبتی پر می‌شود که باعث شادی و احساس رضایت شما خواهند شد.

2. شما می‌توانید افکار خود را انتخاب کنید

بر اساس قانون جایگزینی ذهن، شما تنها می‌توانید در یک زمان فکری را در خود داشته باشد و آن فکر می‌تواند مثبت یا منفی باشد. شما می‌توانید هر زمان که خودتان خواستید یک فکر مثبت را جایگزین یک فکر منفی نمایید. شما با فکر کردن به یک موضوع مثبت می‌توانید فکر یا احساس منفی درون خود که باعث عصبانیت یا ناراحتی شما می‌شود را از بین ببرید.

در همین راستا قانون عادت می‌گوید هر فکر یا عملی را که شما بارها و بارها تکرار کنید، به یک عادت جدید تبدیل خواهد شد. زمانی که شما بدون هیچ وقفه‌ای به گونه‌ای مثبت واکنش نشان داده و پاسخ می‌دهید، می‌توانید روی حافظه خودآگاهتان تسلط کامل پیدا کنید. به همین دلیل خیلی زود فکر کردن و عمل نمودن به این روش برای شما به یک رفتار معمول تبدیل می‌شود. بدین ترتیب شما با گذر زمان به یک فرد کاملاً مثبت تبدیل می‌شوید و زندگی خود را تغییر می‌دهید.

3. از تغذیه کردن احساسات منفی خود اجتناب کنید

افکار منفی شما همگی از همان دوران کودکی شکل گرفته‌اند و گاهی اوقات چیزی که شما در کودکی یاد گرفته‌اید، خیلی سریع می‌تواند از بین برود. شما می‌توانید هر عادت یا مهارتی را که به نظرتان ضروری می‌باشد را یاد بگیرید. به ویژه شما می‌توانید روش‌های فکر کردن مثبت و سازنده درباره افراد، پول، سلامتی و عوامل دیگر را یاد بگیرید.

بدین ترتیب، ایده‌های منفی که پتانسیل شما را محدود کرده و شما را از رسیدن به موفقیت بازمی دارند، از ذهن شما بیرون می‌روند. خیلی از ایده‌ها یا نگرش‌های منفی ریشه در پیش زمینه‌های اشتباه دارند. گاهی اوقات، یک ایده منفی درباره یک موضوع مشخص یا یک نگرش منفی درباره یک انسان می‌تواند با دریافت اطلاعاتی جدید درباره آن موضوع یا فرد کاملاً تغییر کند.

شما می‌توانید به صورت ناگهانی متوجه شوید که طرز فکرتان درباره خودتان یا یک شخص دیگر کاملاً اشتباه بوده است. در نتیجه آن ممکن است فکر خودتان را در عرض یک ثانیه تغییر دهید. در نتیجه درهای تغییر در چنین شرایطی را روی خودتان نبندید.

مقاله پیشنهادی: راه های مقابله با افکار منفی | عزت خواه دات کام

احساسات منفی تنها به این دلیل باقی می‌مانند که شما به آنها زندگی می‌دهید و آنها را زنده نگه می‌دارید. در حقیقت شما با فکر کردن مداوم به آنها و صحبت کردن درباره چیزهایی که شما را عصبانی یا ناراحت می‌کنند، این افکار را تغذیه می‌کنید. خوشبختانه شما با استفاده از قانون احساس می‌توانید این شرایط را تغییر دهید. بنا‌ بر این قانون یک احساس قوی‌تر می‌تواند بر یک احساس ضعیف‌تر تسلط پیدا کند.

هر احساسی که شما روی آن تمرکز کنید، رشد کرده و قوی‌تر می‌شود. در نتیجه اگر شما انرژی ذهنی خود را از یک فرد یا شرایطی که باعث ناراحتی یا عصبانیت شما می‌شود بیرون بیاورید، انرژی مرتبط با آن فرد یا شرایط در نهایت به طر کامل از بین می‌رود. دقیقاً مثل آتشی می‌ماند که سوخت ندارد.

همه ما در زندگی خود بارها و بارها این اتفاق را تجربه کرده‌ایم. فرض کنید شما به کاری مشغول بوده‌اید که از آن نهایت لذت را می‌بردید و از داشتن آن کار احساس خوبی داشتید. حال به هر دلیل شما آن کار را از دست می‌دهید. به خاطر از دست دادن آن تا مدت‌ها ناراحت بوده و احساس بدی دارید. چرا که کاری را از دست داده‌اید که به نظر شما بهترین بوده است.

این ناراحتی بعد از یک بازه زمانی مشخص از بین می‌رود و حتی ممکن است شما شغل جدیدی را نیز پیدا کنید یا کسب و کار خودتان را به راه بیندازید. در این حالت شما از دست دادن غم انگیز شغل مورد علاقه خود را به دست فراموشی سپرده‌اید و با علاقه به شغل جدید خود می‌پردازید. حال شاید موقعیتی پیش بیاید که فکر شما به سمت شغل قبلی خود پرواز کند.

در آن زمان حتی ممکن است از اینکه به خاطر از دست دادن آن شغل ناراحت بوده‌اید تعجب نیز کنید. چرا که به این نتیجه رسیده‌اید که آن کار به هیچ عنوان مناسب شما نبوده است و احساسی که به آن داشته‌اید اشتباه بوده است. دلیل این اتفاق این است که شما این افکار و احساسات منفی را تغذیه نکرده‌اید، به همین دلیل آن‌ها کاملاً از بین رفته‌اند. این مثال را می‌توان یک مثال عملی از قانون جایگزینی و قانون احساس در زندگی دانست.