آنچه در این مقاله می خوانید:

• آیا امکان پذیر است که ما بطور کامل و همیشگی زندگی خود را عوض کنیم ؟
• اما چرا این اتفاق می افتد؟
• خب حالا چگونه می توانیم این روتین را به دست آوریم؟ این عادت چگونه بدست می آید؟
• بعد از مرحله ای که ما تغییر کردیم چه کار کنیم؟
• برای انجام کارهای مختلف نشانه هایی را برای خود قرار دهید
• ذهن خود را آماده کنید
• برای ایجاد تغییر در زندگی خود چه کاری باید انجام دهید
• به هدف متعهد بمانید
• انگیزه‌های خود را یادداشت نمایید

آیا امکان پذیر است که ما بطور کامل و همیشگی زندگی خود را عوض کنیم ؟

این بحث را با یک سوال اساسی شروع می‌کنیم: تابه حال چند بار قصد تغییر دادن زندگی خود را داشتید؟ تا الآن چند مرتبه می‌خواستید عادات خوبی را در زندگی ایجاد کنید؟ همانطور که می‌دانید موضوع برنامه الآن وقتشه فقط و فقط درباره موضوعات موفقیت و رشد رو به پیشرفت و مثبت است. پس هر وقت من صحبت از تغییر می‌کنم به این معنی است که ما می‌خواهیم بهتر شویم و به یک سطح بالاتر از لحاظ شخصیتی، مالی، آرامش و سلامتی برسیم. حالا شما بگویید تا به حال چند بار تصمیم گرفته‌اید که زندگی خود را تغییر دهید؟ مثلاً تصمیم گرفتید که عصبانی نشوید یا شاید دیگر دروغ نگویید یا اینکه در زمان حال زندگی کنید و از این پس آدمی که به گذشته فکر می‌کند، نباشید و افسوس آن را نخورید؟ ببینید دوست خوبم اتفاقی می‌افتد و شما یک هدف اخلاقی را برای خود تعیین می‌کنید. به‌طور مثال می‌خواهید در طول یک ماه انسان آرامتری شوید، ولی وقتی چند روز از آن کار که می‌گذرد کم‌کم فراموش می‌کنید و همه چیز به روال عادی بر می‌گردد، تا اکنون مطمئن هستم خیلی از این موارد برای شما پیش آمده است.

مقاله پیشنهادی: روش‌های شگفت انگیز تغییر سبک زندگی

اما چرا این اتفاق می افتد؟

این اتفاق برای این می افتد که ما آن تغییر را به عادت تبدیل نمی کنیم، در اینجا یک پروسه وجود دارد مثل اینکه شما یک هدف را برای خود در نظر می گیرید که حالا ما این هدف را که انسان آرامتری باشیم، تعریف کرده ایم و سپس به مرحله تغییر می رسیم که البته در مورد تغییر کردن در برنامه های قبلی به طور مفصل توضیح دادم. می توانید به آنها رجوع کنید ولی از مرحله تغییر هم می‌گذریم و اکنون دو یا سه روز است. این تغییر را ایجاد و آن کار را انجام می‌دهیم و چه اقدامی باید کنیم تا روی تغییر مورد نظر قفل شویم و به فرض بعد از 21 روز آن را به عادت تبدیل کنیم؟ حالا چه چیزی زندگی عادی ما را می‌سازد؟ من به شما تضمین می‌دهم زندگی روزانه ما از عادت‌های خودمان ساخته می‌شود. یک مثال: آدم‌های موفق زمانی که در خیابان راه می‌روند نباید انتظار داشته باشیم آنها مثلا آقای بیل گیتس روی دستش راه برود. دوست خوبم، آنها دقیقاً شبیه من و شما هستند. به همین راحتی تغییرات خیلی کوچک باعث ساختن تغییرات خیلی بزرگ می‌شود. پس نکته مثبت این است که لازم نیست تغییرات خیلی بزرگی را انجام دهیم، فقط تغییرات کوچک را ادامه داده و آنها  را به عادت روتین زندگی تبدیل کنیم و یک سبک زندگی  قدرتمند بسازیم.

خب حالا چگونه می توانیم این روتین را به دست آوریم؟ این عادت چگونه بدست می آید؟

به بزرگترین اصل می‌رسیم. شاید این اصل را به صورت پیش‌فرض به کار می‌برید یا می‌دانید چیست؟ ولی نمی‌دانستید که یک قانون است. من اسم این قانون را قانون جفت محرک گذاشته‌ام، کمی اسمش عجیب است. این طور نیست؟ کمی راجع به آن فکر کنید. خب دوست خوبم آیا آماده هستید تا بزرگترین راز تغییر کردن در زندگی را به شما بگویم؟ من اسم آن را همانطور که گفتم جفت محرک گذاشته‌ام و این دقیقاً یعنی چه؟ مثلاً ما تعریف کردیم هدف ما این است که انسان آرامتری باشیم، می‌خواهیم از امروز به بعد کمتر عصبانی شویم این هدف ما است. زمانی که این هدف را تعیین کردیم به مرحله تغییر می‌رسیم، این مرحله هم به یک نحوی نکات مربوط به خود را دارد. من در مورد تغییر کردن و این که چگونه تغییر کنیم. نزدیک به 6 تا 7 بخش را به این موضوع اختصاص داده‌ام، می‌توانید به آنها مراجعه کنید و همه آنها را به دقت مورد بررسی قرار دهید و نکاتش را بردارید.

بعد از مرحله ای که ما تغییر کردیم چه کار کنیم؟

مثلاً برای شما پیش آمده است که دو، سه یا ده روز، کاری را انجام می‌دهید، بعد از آن دیگر ادامه نمی‌دهید، خب چرا این اتفاق می افتد؟ این اتفاق به این علت می‌افتد که ما نمی‌توانیم در آن مرحله تغییر بمانیم، چون ضمیر ناخودآگاه و ذهن درون ما نسبت به آن تغییر نوعی گارد دارد. مثلاً شما تا دیروز انسان پرخاشگری بودید یا اینکه زود عصبانی می‌شدید و تعریف دقیق شما از درونی که دارید این است که شما انسانی هستید که زود عصبانی می‌شوید. ضمیر ناخودآگاه شما برای اینکه مواقعی که می‌خواهید تغییر کنید جلوی شما می‌ایستد، می‌گوید خیر!! این شخصیت مربوط به شما نیست و شما الآن باید عصبانی باشید پس در نتیجه در مورد تغییر گارد دارید. چه کسی گارد دارد؟ خود شما دقیقاً جلوی خود گارد دارید. حالا چگونه می‌توانیم این مورد را دور بزنیم و به عبارت دیگر ضمیر ناخودآگاه خود را هک کنیم؟ با استفاده از جفت محرک این کار شدنی است، جفت محرک دقیقاً چیست؟

مقاله پیشنهادی: رابطه احساسات و ضمیر ناخودآگاه

برای انجام کارهای مختلف نشانه هایی را برای خود قرار دهید

برای شما یک مثال خوب بزنم. شما تصمیم می‌گیرید انسان آرامتری باشید. آلارم گوشی خود را هر روز سه بار تنظیم می‌کنید. به طور مثال روی ساعت 9 صبح، 2 بعد از ظهر و 7 شب هر موقع که این آلارم به صدا درآمد شما چشم‌های خود را می‌بندید. نفس عمیقی می‌کشید. یادتان می‌آید که باید آرام باشید. باز دوباره آلارم بعدی و آلارم بعدی با استفاده از نقطه « B » ما به نقطه « A » می‌رسیم. نقطه« A » هدف ما بود، این که آرام باشیم. ولی ما به صورت مستقیم به ضمیر ناخودآگاه نگفتیم که تصمیم گرفتیم انسان آرامی باشیم به خاطر اینکه گارد داریم. خیلی پیش آمده وقتی که می‌خواهید یک تغییری را انجام دهید شخصیت شما می‌گوید نه شما این نیستید. شما انسان باهوشی نیستید، شما انسان آرامی نیستید و بعد از چند روز این تغییر را کنار می‌گذاریم و به همان آدم سابق بر می‌گردیم. مثل بسیاری از افرادی که اعتیاد دارند و دقیقاً اعتیاد هم از عادت بر می‌گردد. پس روش محرک و استفاده از آن یکی از روش‌های ترک هر عادتی می‌باشد. خب یکی از مثال‌هایی که گفتم می‌توانید از آلارم گوشی خود استفاده کنید. زمانی که آلارم را می‌بینید؛ به خاطر خواهید آورد تا به اجبار آرام شوید. حالا این هشدار می‌تواند تبدیل به یک یادداشت، یک سنگ و یک شیء  شود و از آن استفاده کنید تا یاد شما بیاورد. مثلاً بله الآن من باید به فروشگاه رفته و موادغذایی بخرم. مثلاً مرغ می‌خرید و در خانه آن را مصرف می‌کنید. ولی نمی‌روید همبرگر و غذای ناسالم از سر راه بگیرید و بخورید. به همین شکل می‌توانید عادت غذایی خود را عوض کنید.

ذهن خود را آماده کنید

زمانی که آن شیء یا سنگ و علامت را می‌بینید. ذهن شما نمی‌تواند بگوید نه من خسته هستم و حوصله  ندارم، وقت ندارم غذا درست کنم. دیگر اینگونه نمی‌گوید. چون در اصل شما ذهن خود را گول زدید. با نقطه « B » قرار است که به نقطه «A» برسید. به همین دلیل من اسم آن را جفت محرک گذاشتم. یعنی دقیقاً دو چیزی را که به همدیگر ربط دارند جفت می‌کنید و نقطه « B » محرک نقطه «A» می‌شود. حالا مثال‌هایی که برای شما ذکر کردم. شاید برای خود من متفاوت باشد. من در یکی از راهروهای خانه‌ام تصویر انسانی که در حال دویدن است را قرار دادم. زمانی که من این انسان را می‌بینم. یاد ورزش می‌افتم و در همان لحظه درمحل به ورزش می‌پردازم. به همین راحتی امکان‌پذیر است زیرا اگر به خودم بگویم من امروز باید 5 ساعت به باشگاه بروم و آدمی نباشم که به باشگاه علاقه داشته باشم، مسلماً بعد از یک هفته هزار و یک بهانه می‌آورم که ادامه ندهم ولی وقتی که با ده یا بیست حرکت ورزشی در روز شروع می‌کنم. به عادت روتین زندگی تبدیل می‌شود. ورزش‌کردن جزیی از زندگی روزانه شما می‌شود، مثل آب خوردن و نفس کشیدن. آیا شما زمانی که بخواهید نفس بکشید فکر می‌کنید؟ مسلماً  خیر؟ بلکه بصورت ناخودآگاه آن کار را انجام می‌دهید.

برای ایجاد تغییر در زندگی خود چه کاری باید انجام دهید

دقیقاً وقتی که می‌خواهید یک تغییر را در زندگی خود بیاورید به همین شکل باید با جفت محرک انجامش دهید. پس به شما می‌گویم که همه چیز قابل تغییردادن است. هیچ وقت نگویید من اینقدر سن دارم و شخصیتم شکل گرفته است، خیر! شاید ضمیر ناخودآگاه شما قبول می‌کند که این موارد جزء ویژگیهای شخصیتی شما می‌باشد. ولی شما نمی‌توانید باور کنید چون راه آن را به شما نشان دادم و با همین شکل می‌توانید ضمیر ناخودآگاه خود را گول بزنید و هک کنید. خب دوست خوبم حالا از من می‌پرسید که من چگونه می‌توانم کل زندگی‌ام را به‌طور کامل عوض کنم؟ برای این کار باید محرک‌های بیشتری را برای خود تعریف نمایید. مثلاً اگر کل زندگی شما محرک شود. شما فوق‌العاده انسان موفقی می‌شوید، دقیقاً به همان چیزی که می‌خواهید تبدیل می‌شوید. شما باید به در یا دیوار و هر جایی که می‌بینید یک محرک را برای هر کار مثبتی که می‌خواهید انجام دهید قرار دهید. یک سری از افراد یک دست‌بند دست خود می‌کنند و به یاد یک چیزی می‌افتند یا در جیب خود شی‌ای قرار می‌دهند. شما هم در هر موردی که می‌توانید برای خود علائم هشدار و آلارم قرار دهید تا یک احساس محرک بودن را برای شما یادآوری کند که باید آن کار را انجام دهید. دوست خوبم قدرت عادت کردن دقیقاً تغییر کردن است. حالا اگر می‌خواهید کل زندگی خود را عوض کنید. خیلی ساده است محرک‌های بیشتری را تعریف کنید.

به هدف متعهد بمانید

یکی از راه‌های ایجاد تغییر این بود که همیشه هدفی را که دارید برای ذهنتان تازه نگه دارید و برای این مظور از شما خواستم که از جفت محرک استفاده کنید. اما تنها استفاده از این یادآور کافی نمی‌باشد. برای آنکه تغییری پایدار در زندگی و مسیر موفقیت شما ایجاد شود باید نسبت به هدفی که دارید متعهد بمانید. هیچ‌گاه تصور نکنید که رسیدن به این هدف برای شما ناممکن خواهد بود. با استفاده از توانایی، استعداد و امکاناتی که در اختیار دارید می‌توانید به هدفتان برسید. به افرادی نگاه کنید که در سطح پائین‌تری از شما قرار داشتند اما با پشتکار و اراده توانسته‌اند از پله‌های موفقیت بالا بروند. نکته همین جا است که باید برای خودتان انگیزه ایجاد کنید و راهتان را ادامه دهید.

انگیزه‌های خود را یادداشت نمایید

دوست خوبم  یک چالش را همین الآن اگر واقعاً زندگی برای شما ارزشمند است، می‌خواهید تغییر کنید و به آرزو و رویای خود دسترسی پیدا کنید. از شما می‌خواهم  واقعا زمان و انرژی خود را گذاشته و در حد پانزده دقیقه یا نیم ساعت همین الآن کار زیر را انجام دهید و از این مطلب به سادگی عبور نکنید: یک کاغذ بردارید و محرک‌های زندگی خود را بنویسید و به خود بگویید من این کار را انجام می‌دهم تا به این کار برسم، این سنگ را در جیبم می‌گذارم یا این نوشته را می‌نویسم یا با ماژیک روی دستم نشانه‌ای می‌گذارم تا هر روز یاد یک چیزی بیافتم و آن کار را انجام بدهم. به همین دلیل زندگی شما از تغییر پر می‌شود . واقعا از شما می‌خواهم همین الآن این کار را انجام بدهید و در صورت امکان موارد غیر شخصی را یادداشت کنید و برای من بفرستید. نمی‌دانید چقدر برای من جذاب است که چه جفت محرک‌هایی می‌تواند زندگی شما را تغییر دهد.

با سپاس فراوان از شما دوست عزیز، امیدوارم بیشترین بهره را از مطالب مقاله آیا امکان تغییر زندگی برای همیشه وجود دارد؟ برده و شاهد اثرات آن در بهبود زمانبندی خود بوده و آن‌ها را از طریق ارسال کامنت با ما و دیگر کاربران به اشتراک بگذارید.

موفقیت شما روزافزون

حسین عزت خواه، مدرس موفقیت و کارآفرین