آنچه در این مقاله می خوانید:

• عوامل بازدارنده موفقیت چیست؟
• ترس‌های خود را نادیده بگیرید
• قانون باور و نقش آن در زندگی انسانی
• قانون انتظارات، قانونی جهانی

عوامل بازدارنده موفقیت چیست؟

بزرگترین دشمن ما در زندگی چیست؟ دو فاکتور مهم که بیش از هر چیز دیگری باعث شکل گیری احساس عجز و ناتوانی شما شده و شما را از منطقه امن بیرون نمی‌آورد، ترس و جهل است. ترس‌های زندگی همیشه بزرگ‌ترین دشمن شما می‌باشند چرا که در دلتان شک و تردید ایجاد می‌کند و باعث می‌شود که شما از اینکه رویاهای بزرگی را داشته باشید، دست بکشید.

نکته‌ای که در اینجا مطرح می‌باشد این است که به نظر می‌رسد شما هر چقدر اطلاعات کمتری درباره یک موضوع داشته باشید، ترس بیشتری را خواهید داشت. زیرا مجبور به انجام کاری می‌شوید که متفاوت بوده یا کاملاً جدید می‌باشد.

جهل همواره باعث می‌شود که شما نسبت به اینکه از چیزی که در حال حاضر هستید بهتر شوید، بی‌میل باشید. ترس و جهل مکمل همدیگر بوده و انرژی خود را از یکدیگر می‌گیرند. آن‌ها زمانی که در فردی شکل می‌گیرند، آنقدر رشد می‌کنند که یک نوع فلج ذهنی را به آن فرد القا می‌کنند. این فرم ایجاد شده فرد را به سمت عدم موفقیت و شکست سوق می‌دهد.

یک نکته خیلی مهم در این بخش وجود دارد. زمانی که شما درباره یک موضوع مشخص شروع به یادگیری می‌کنید، اعتماد به نفس شما بیشتر شده و ترس شما در آن حوزه کاهش پیدا می‌کند. هنگامی که دانش و مهارت شما افزایش پیدا می‌کند، شما خیلی زود به نقطه‌ای می‌رسید که برای اقدام کردن و ایجاد یک تغییر آماده خواهید بود.

اما اگر شما درباره یک موضوع مشخص هیچ اطلاعاتی ندارید و تا‌کنون درباره آن موضوع نیز مطالعه نداشته‌اید، این کار برای شما خیلی سخت یا حتی غیرممکن به نظر خواهد رسید. چرا که همانطور که پیش‌تر نیز عنوان کرده‌ایم، نداشتن دانش کافی باعث می‌شود که فرد از ایجاد تغییر در آن حوزه مشخص واهمه داشته باشد.

ترس‌های خود را نادیده بگیرید

پادزهر مناسب برای احساس ترس و جهالت، داشتن تمایل و دانش کافی است. تنها محدودیت واقعی در خصوص کاری که می‌توانید انجام دهید، میزان تمایل شما به انجام آن کار است. اگر شما یک مورد خاص را به معنای واقعی کلمه بخواهید، می‌توان گفت که دیگر هیچ محدودیتی در زمینه دستیابی به آن نخواهید داشت.

حال هر چقدر که شما بیشتر درباره هر موضوعی یاد بگیرید، تمایل شما برای اینکه در آن زمینه، کاری را انجام دهید، بیشتر خواهد بود. در کنار این تمایل، اعتماد به نفس شما برای اینکه گام‌های اصلی را برای تبدیل اهداف خود به واقعیت بردارید نیز تا حد زیادی افزایش می‌یابد.

زمانی که میزان تمایل و دانش شما بیشتر می‌شود، شما به صورت ناخودآگاه تأثیرات منفی ترس و جهالت را در خود محدود می‌کنید و در نهایت از منطقه امن خود خارج می‌شوید. چرا که شما توانسته‌اید ترس و جهالت خود را با شجاعت و اعتماد به نفس جایگزین کنید. هر چقدر که میزان دانش شما درباره یک موضوع خاص بیشتر شود، شما با شجاعت بیشتری برای دستیابی به آن تلاش می‌کنید و اعتماد به نفس بیشتری را نیز دارید.

در نتیجه، در نهایت در آن زمینه به موفقیتی که به دنبال آن بوده‌اید دست پیدا می‌کنید. همانطور که هنری فورد می‌گوید: «اگر شما باور کنید که می‌توانید کاری را انجام دهید یا برعکس آن تصور کنید که نمی‌توانید، احتمالاً شما درست فکر می‌کنید.»

قانون باور و نقش آن در زندگی انسانی

به خاطر داشته باشید هر چیزی که شما باور داشته باشید، به واقعیت زندگی شما تبدیل می‌شود. هر چقدر که باور شما قوی‌تر باشد، شما احساسات بیشتری را در اختیار آن باور می‌گذارید. در نتیجه می‌تواند روی رفتار شما و اتفاقاتی که برای شما به وقوع می‌پیوندند تأثیر بسزایی داشته باشد. اگر شما حقیقتاً باور کنید که قرار است به فرد موفقی تبدیل شوید، فرقی نمی‌کند که چه اتفاقی می‌افتد، دیگر هیچ چیزی در این دنیا وجود ندارد که بتواند شما را از رسیدن به موفقیت بازدارد.

اگر شما بپذیرید که فردی با توانایی‌های شگرف هستید و می‌خواهید کارهای خارق العاده‌ای در زندگی انجام دهید، این باور در تمامی کارهایی که انجام می‌دهید خود را نشان می‌دهد و در نهایت به واقعیت تبدیل می‌شود. بزرگ‌ترین مسئولیتی که شما باید بر عهده بگیرید این است که باورهای درونی خود را تغییر دهید. در نتیجه این تغییر، آنها واقعیت‌هایی که در بیرون وجود دارند را به سمت خود جذب می‌کنند.

شما همیشه می‌توانید با نگاه کردن به کارهایی که انجام دهید مشخص کنید که باورهایتان حقیقتاً چیست. شما همواره ارزش‌های واقعی را در اعمال و اقدامات خود بیان می‌کنید. چرا که همانگونه که پیش‌تر گفته شد، رفتارهای شما در محیط بیرون با باورهای درونی شما همخوانی دارند. یکی از بهترین راه‌ها برای تعیین باورهای درست شما این است که درباره چگونگی رفتار خود در زمان‌هایی که عصبانی یا ناراحت بوده یا به هر نحوی تحت فشار هستید، فکر کنید.

باورهای اصلی شما در این مواقع خودشان را نشان می‌دهند. به گفته ترانسو: «شرایط یک مرد را درست نمی‌کند. تنها کاری که می‌کند این است که خود واقعیش را به او نشان می‌دهد.» البته می‌توان در ادامه این جمله را نیز اضافه نمود: «خود واقعیش را به او و دیگران نشان می‌دهد.»

مقاله پیشنهادی: تاثیر باور در کسب موفقیت

رسیدن به موفقیت با قانون برگشت پذیری

حال که شما یاد گرفتید چگونه باورهای خود را شناسایی کنید، زمان آن رسیده است که با یک قانون دیگر آشنا شوید: قانون برگشت پذیری! شما به کمک این قانون یاد می‌گیرید که چگونه ارزش‌ها، باورها و ویژگی‌هایی که بیشتر آنها را قبول دارید، درون خود توسعه دهید. روش استفاده از این قانون به این شکل است که شما هر باور یا رفتاری که به نظرتان ارزشمند است را در عمل خود نشان می‌دهید.

یعنی هر زمان که نیاز شد به جای باورهای قبلی و احتمالاً اشتباه خود، از آنها استفاده می‌کنید. به شکلی که گویی پیش از این نیز از آن استفاده می‌کردید. برای مثال، اگر می‌خواهید به فرد شجاع‌تری تبدیل شوید، خودتان را ملزم کنید که شجاعانه رفتار کنید. حتی زمان‌هایی که ترسیده‌اید!

یا حتی اگر می‌خواهید به یک فرد درست و بدون عیب تبدیل شوید، در صحبت و اعمال خود کاملاً صادق باشید. حتی اگر احساس می‌کنید ممکن است این صادق بودن به ضرر شما تمام شود. خیلی زود باورهای شما به آینه اعمال شما تبدیل می‌شود و اعمال شما نیز آینه باورهای شما خواهد شد.

قانون انتظارات، قانونی جهانی

مطابق با این قانون هر چیزی که شما با اعتماد به نفس انتظار آن را دارید به یک واقعیت در زندگی شما تبدیل خواهد شد. زمانی که شما درباره این فکر می‌کنید که موارد مختلف در زندگی شما باید به چه شکلی باشند، در حقیقت آینده خود را شکل می‌دهید. انتظارات شما تعیین می‌کنند که نگرش شما به چه شکلی باشد. نگرش شما نیز باعث می‌شود که افراد به شکلی با شما رفتار کنند که بازتاب دهنده افکار درونی شما باشند.

اگر شما انتظار داشته باشید که فرد موفقی باشید، در نهایت نیز موفق خواهید شد. اگر شما منتظر این هستید که به فردی سالم و مشهور تبدیل شوید، این انتظار به حقیقت تبدیل می‌شود. هر چیزی که جزء انتظارات شما باشد، در آینده به واقعیت زندگی شما تبدیل خواهد شد. شما می‌توانید انتظارات درست خود را روی کاغذ آورده و آنها را لیست نمایید. این کار را به شکلی انجام دهید که گویی قرار است این انتظارات به زودی به واقعیت تبدیل شوند.

همیشه نسبت به آینده، مثبت فکر کنید و منتظر اتفاقات مثبت در آن زمینه باشید. هر روز را با گفتن این جمله شروع کنید: «من باور دارم که امروز یک اتفاق خارق العاده قرار است برای من پیش بیاید.» سپس در طول روز نیز انتظار بهترین‌ها را داشته باشید. همیشه درب‌های قلب خود را به روی اتفاقات مثبت باز بگذارید و باور کنید که در هر اتفاق، چه مثبت و چه منفی، یک بعد خوب وجود دارد.

قانون جذب و مثبت اندیشی

خیلی از افراد بر این باور هستند که قانون جذب مهم‌ترین قانونی است که در زمینه موفقیت و شکست می‌توان به آن اشاره کرد. بنا بر این قانون، شما یک «آهنربای زنده» هستید. در نتیجه، شرایط و افرادی را به سمت زندگی خود جذب می‌کنید که با افکار شما در هماهنگی هستند.

بر اساس این قانون، هر چقدر شما درباره چیزی که می‌خواهید بیشتر فکر کنید، درباره رسیدن به آن مورد هیجان‌زده‌تر خواهید بود. در نتیجه این هیجان، شما باور می‌کنید که می‌توانید به آن هدف دست پیدا کنید و آن هدف را مثل یک آهنربا به خود جذب می‌کنید.

پس شما با افکار خود نیرویی را می‌سازید که به کمک آن، افراد، شرایط، ایده‌ها، فرصت‌ها و منابعی که نیاز دارید را به سمت خود جذب می‌کنید. زمانی که شما طرز فکر خود را درباره خودتان و موارد ممکن تغییر دهید، قدرتی را جذب می‌کنید که برای تبدیل این افکار و ایده‌ها به واقعیت به آن نیاز دارید.

به همین دلیل است که همواره در بحث موفقیت و راه‌های رسیدن به آن از این قوانین و به ویژه قانون جذب یاد می‌شود. تاکید همه افراد موفق بر این نکته است که باور مثبتی داشته باشید و با یک دید مثبت به همه چیز نگاه کنید تا در نهایت موفقیت را جذب کنید. اما حقیقتاً نگرش مثبت اندیش‌ها چگونه است؟