آنچه در این مقاله می‌خوانید:

• داستان جالب بیزینس برایان چسکی
• هدف برایان چسکی از راه اندازی بیزینس Airbnb
• نقش Airbnb در اقتصاد از زبان برایان چسکی
• درس‌های برایان چسکی از بیزینس Airbnb
• بهترین راه شناخت مشتریان از دیدگاه برایان چسکی
• نقش اینترنت در آینده کسب و کار از نگاه برایان چسکی
• پیش بینی برایان چسکی از آینده اقتصاد

داستان جالب بیزینس برایان چسکی

مجری: برایان! ممنون هستم که آمدید. برای آنهایی که نمی‌دانند Airbnb چیست که البته فکر نکنم تعدادشان زیاد باشد، من این مطلب را از وبسایت شما گرفتم و می‌خواهم بخوانم. Airbnb یک بازار معتبر اجتماعی است که افراد با تجربه‌های منحصربه‌فردِ سفر را به هم پیوند می‌دهد و در سرتاسر جهان، محل اقامت ارائه می‌کند. خود من در چهار قاره در Airbnb اقامت داشته‌ام و به نظرم درست است، اما شما موسس و مدیرعامل Airbnb هستید. برای شما Airbnb چه جایگاهی دارد و نظرتان در مورد این بیزینس چیست؟

برایان چسکی: حتماً. از دعوت شما ممنون هستم. قبل از هر چیز می‌خواهم از هر دو سناتوری که اینجا حضور دارند، تشکر کنم. دوست دارم بگویم تمامی امتیازاتی که ما در بخش فناوری داریم، به خاطر کارهای این افراد در واشنگتن‌دی‌سی است. این یک همکاری و شراکت است. نمی‌خواهم شعار بدهم، اما واقعاً برای من باعث افتخار است که اینجا هستم. به‌نظر من، نحوه تأسیس موسسه خیلی قدرتمند بود. اینترنت از کشور ما شروع شده است. Airbnb ده سال پیش شروع به کار کرد. اگر بخواهم در مورد گذشته‌ام بگویم، من در آلبانی نیویورک بزرگ شدم. فکر نکنم اینجا کسی اهل آلبانی باشد.

مجری:  یکی دو نفر هستند.

مقاله پیشنهادی: داستان eBay از ایده تا موفقیت بین المللی (بخش اول)

+: شهر فوق‌العاده‌ای است. پدر و مادرم هر دو مددکار اجتماعی بودند. مادرم همیشه می‌گفت: «من شغلم را به‌خاطر عشقم انتخاب کردم، اما درآمدی نداشتم. از تو می‌خواهم شغلی را انتخاب کنی که درآمدش بیشتر از مددکاری باشد.» من تصمیم گرفتم که هنر را دنبال کنم. مادرم گفت: «تنها شغلی که می‌توانست درآمد کمتری از مددکاری داشته باشد را انتخاب کردی.» مطمئن هستم که پولی درنمی‌آوری. من گفتم: «نه، قول می‌دهم یک شغل پیدا کنم.» او گفت: «حداقل به من قول بده، شغلی پیدا می‌کنی که بیمه داشته باشد. از دانشگاه هنر فارغ‌التحصیل شدم. یک شغل با بیمه پیدا کردم. 25 ساله بودم و در لس‌آنجلس زندگی می‌کردم. یک روز به ذهنم رسید که به سانفرانسیسکو بروم و یک شرکت با دوستم راه بیندازم. وقتی رسیدم به سانفرانسیسکو، 1000 دلار در حسابم داشتم و هم اتاقی من، جو گفت که هزینه اجاره خانه 1150 دلار است. بنابراین مشکلی که داشتم این بود که نمی‌توانستم اجاره را پرداخت کنم. معلوم شد که آن هفته به خاطر یک کنفرانس بین‌المللی طراحی، تمامی هتل‌ها در سانفرانسیسکو پر بودند. یک مرتبه این ایده به ذهنمان رسید. گفتیم اگر خانه‌مان را به یک مسافرخانه برای این کنفرانس طراحی تبدیل کنیم، چه؟ متاسفانه، من تخت‌خواب نداشتم، اما جو سه تخت خواب بادی داشت. این سه تا تخت را از کمد بیرون آوردیم، بادشان کردیم و اسم مسافرخانه را گذاشتیم airbed and breakfast.com. این همان ایده بزرگ بود. تخت‌های بادی برای یک کنفرانس. در نهایت سه مشتری برای ما آمد. یک خانم 35 ساله از بوستون، یک آقای 45 ساله از یوتا و آقایی سی ساله از هند. با پولی که به دست آوردیم، اجاره را پرداخت کردیم. اما از همه مهم‌تر این بود که این سه نفر که از جاهای مختلف آمده بودند، با ما زندگی کردند، با هم دوست شدیم و هنوز هم با هم در ارتباط هستیم. من فکر کردم ما از فضای اضافی‌مان پول در آوردیم و با آدم‌های جالبی آشنا شدیم، مطمئن هستم افراد عادی دیگری مثل ما هستند که دوست دارند با آدم‌های باحال آشنا بشوند و یک کم پول اضافه در بیاورند. این قضیه، مربوط به ده سال پیش است. وقتی که این ایده به ذهنمان رسید، یادم است که با یک نفر که خیلی تحسینش می‌کردم، یعنی یک طراح معروف، آشنا شده بودم. پیش او رفتم و در مورد airbed and breakfast صحبت کردیم. در آن زمان، فکر می‌کردم که این بهترین ایده‌ای هست که تا حالا به گوش او خورده است. نگاهی به من کرد و گفت: «برایان!» گفتم: «بله.» گفت: «امیدوارم، این تنها ایده‌ای نباشد که روی آن کار می‌کنی.» به عبارت دیگر این ایده، بدترین ایده ممکن محسوب می‌شد. شاید هم بدترین ایده‌ای که جواب داده است، چون ده سال بعد، ما 300 میلیون نفر مشتری و 5 میلیون خانه در 81 هزار شهر مختلف، تقریباً در همه کشورهای جهان داریم.

هدف برایان چسکی از راه اندازی بیزینس Airbnb

قدرت کار ما این است که می‌خواهیم کمک کنیم تا همه بتوانند در 60 ثانیه، کارآفرین بشوند، فضای خود را در اختیار بقیه قرار بدهند و میزبان باشند. با این حال، یک چیز عمیق‌تر هم وجود دارد و آن این است که می‌خواهیم یک حس دوستی بین مردم ایجاد کنیم. همانطور که من در آن آخر هفته داشتم. اینجا با چند نفر میزبان ملاقات کردم. یکی از آنها خانمی به‌نام جینا است که به تازگی با او آشنا شده‌ام. از او پرسیدم: «ارتباطت را با مهمانان خود ادامه می‌دهی؟» او گفت: «بله. اولین مهمانم آقایی است به نام امانوئل از بولونیا در ایتالیا که هفته آینده به جشن ازدواج او می‌روم.» آن‌ها با هم در ارتباط هستند و این خیلی خوب است.»

-: من خیلی در Airbnb اقامت داشتم، ولی هیچ‌ وقت به عروسی دعوت نشدم.

مقاله پیشنهادی: چگونه ایده های نو خلق کنیم؟

+: به نظر من، باید بیشتر تلاش کنید.

-: این سؤال خیلی خوبی نیست، ولی باید بپرسم. دیگر در هتل اقامت می‌کنید؟ اصلاً اجازه دارید؟

+: اول باید از شما تشکر کنم، چون هرچه سخنرانی و مصاحبه بوده، همگی در هتل برگزار شده است. گویا، تنها جایی که من را دعوت می‌کنند تا در مورد Airbnb صحبت کنم هتل است. بعد از من می‌پرسند کجا اقامت دارم و آیا دوست دارم آنجا اقامت داشته باشم. واقعاً تشکر می‌کنم چون شما خیلی تلاش کردید که این مصاحبه را در ایستگاه قطار انجام بدهید. خیلی لطف کردید.

-: بله، فقط به خاطر شما بود.

+: بله، فقط به خاطر من بود و ممنون هستم.

نقش Airbnb در اقتصاد از زبان برایان چسکی

می‌دانیم که Airbnb در اصل، مثل بقیه شرکت‌های آمریکایی است که عرضه و تقاضا را به هم پیوند می‌دهد و این موضوع جدیدی در اقتصاد و تجارت ما نیست. با این حال، بنا به دلایلی، ایده اقتصاد اشتراکی کمی برای مردم ناشناخته است. تفاوت اقتصاد شراکتی چیست و به‌عنوان یک تحول آفرین، مسئولیت Airbnb در تعیین قلمرو و اقتصاد چیست؟

+: مادرم همیشه می‌گوید وقتی بچه بودم هم تحول‌آفرین بودم که خیلی به نفعم نبوده است. در حال حاضر، این عنوان را بیشتر قبول دارم.

-: در حال حاضر، بیشتر تعریف محسوب می‌شود.

+: بله، اکنون بهتر است و تعریف حساب می‌شود. بیشتر شرکت‌های اینترنتی، فعالیت‌هایی را انجام دادند که در دنیای واقعی هم انجام می‌شدند و فقط آنها را به دنیای آنلاین آوردند. این جزیی از تاریخ نسخه 1 و حتی نسخه 2 وب است. شما هر روز از اپلیکیشن‌های شرکت‌های اینترنتی استفاده می‌کنید، شاید هم هر ساعت و زمان زیادی را در اینترنت صرف می‌کنید. کاری که ما با اقتصاد اشتراکی در Airbnb می‌کنیم، از آنلاین به آفلاین منتقل می‌شود. شما در دنیای واقعی با مردم آشنا می‌شوید. مثلاً، ما 300 میلیون کاربر داریم که از Airbnb استفاده می‌کنند. 150 میلیون نفر یعنی نیمی از آنها، از Airbnb استفاده کردند تا در یک کشور دیگر اقامت داشته باشند. همین امشب، 3 میلیون نفر در 192 کشور دنیا با هم اقامت دارند. به‌نظر من، امروز در عصری که بیشتر ما زمان زیادی را در فضای آنلاین صرف می‌کنیم و در حباب‌های بسته دیجیتالی خود محبوس هستیم، خیلی خوب است که مردم را به فضای آفلاین بیاوریم و با افرادی آشنا کنیم که با آنها متفاوت هستند. به‌نظر من، امروزه با افرادی که افکار و عقایدشان با ما متفاوت است، کمتر و کمتر برمی‌خوریم.

درس‌های برایان چسکی از بیزینس Airbnb

امروز که 10 سال از تأسیس این شرکت می‌گذرد و بیش از 300 میلیون نفر کاربر داریم، من دو نکته بسیار اساسی درمورد آدم‌ها یاد گرفتم. اول این‌که از لحاظ آماری و از دیدگاه من، آدم‌ها اساساً خوب هستند. هر روز مطالبی می‌بینیم در مورد بی‌رحمی آدم‌ها، اما به‌نظر من، آن‌ها اساساً خوب هستند. اگر حقیقت نداشت، ایده من هم موفق نمی‌شد. نکته دوم این است که 99 درصد ما آدم‌ها، مثل هم هستیم. ممکن است کلیشه به نظر بیاید ولی من گفتگوهایی که داشتم، چه در هاوانا باشم یا شانگهای یا نیویورک، همه مثل هم بوده است. آنقدر که به‌نظر می‌رسد، مردم با هم تفاوت ندارند. ایده پیوند دادن مردم با هم، بیرون آوردن آنها از دنیای آنلاین به آفلاین و آشنا کردن‌شان در دنیای واقعی با هم تعهد ما است.

بهترین راه شناخت مشتریان از دیدگاه برایان چسکی

-: وقتی در Airbnb اقامت دارید، کسی متوجه می‌شود که شما چه کسی هستید و بگوید وای خدای من این برایان چسکی است؟

+: نه، خیلی تلاش نمی‌کنم که به آنها بگویم چه کسی هستم. به‌خاطر دارم وقتی تازه Airbnb را راه‌انداخته بودم، برای اولین مراسم تحلیف آقای اوباما به واشنگتن‌دی‌سی آمده بودم. شرکت ما، خیلی خیلی کوچک بود. در واقع سه نفر کارمند بیشتر نبودیم. من و دو همکار مؤسس شرکت. یک دسته چک داشتم که در کوله پشتی خود نگه می‌داشتم. هر روز صبح که بیدار می‌شدم یک چک  برای میزبان می‌نوشتم و خودم چک را امضا می‌کردم. به‌خاطر دارم در خانه فردی به اسم جرمی اقامت داشتم و روی مبل او می‌خوابیدم. او فکر می‌کرد که شرکت خیلی بزرگی هستیم. به من گفت: «چطور پولم را بگیرم؟» من هم گفتم: «حالا چک آن را برایت می‌نویسم.» دسته چک را درآوردم. او نگاهی به من انداخت و گفت: «شما واقعاً شرکت کوچکی دارید، نه؟» آن موقع، جواب مثبت بود. سال 2010 من خانه‌ام را ترک کردم و در Airbnb در سانفرانسیسکو ساکن شدم. من در سی خانه مختلف اقامت داشتم. با خودم می‌گفتم: «اگر یک سیاستمدار می‌خواهد مردم خود را بشناسد، البته منظورمن شما نیستید، افراد دیگری منظورم است، این بهترین راه برای شناخت آنها است.

-: این می‌تواند یک روش تبلیغاتی انتخاباتی باشد که همشهریان خود را بشناسید.

+: بله. یک استراتژی برنده است.

-: یعنی می‌توانید به جای سرزدن خانه به خانه، در خانه مردم اقامت داشته باشید.

نقش اینترنت در آینده کسب و کار از نگاه برایان چسکی

+: در حال حاضر، بحث‌های زیادی در مورد آینده اشتغال و نقش اینترنت در این زمینه مطرح است. به‌نظر من، یکی از مهم‌ترین نکات در مورد اقتصاد شراکتی یا هر چیزی که اسمش را بگذارید این است که هم در شهرهای بزرگ جواب می‌دهد، هم شهرهای کوچک. فرقی نمی‌کند شما خانه‌تان را اجاره بدهید یا راننده باشید یا به صورت آزاد کارکنید، نسخه‌های مختلفی از آن وجود دارد و همه‌جا هم جواب می‌دهد.

-: اما در مورد میزبانی. این نوع میزبانی چه ارتباطی با مشاغل سنتی دارد؟

+: این فرضی که وجود دارد و اکثر افراد حاضر هم با آن موافق هستند این است که درصد عظیمی از شغل‌هایی که امروز داریم در آینده وجود ندارند. نمی‌توانیم مشخص کنیم دقیقاً کدام مشاغل خودکار می‌شوند، اما مطمئناً در آینده شغل‌های زیادی از بین می‌روند. بسیاری از شغل‌هایی که اصلاً فکرش را هم نمی‌کنیم، در آینده به‌خاطر فناوری، خودکار می‌شوند. به‌نظر من، قرار است سرعت آن بیشتر هم بشود. یعنی از آنچه که فکر می‌کنم، بسیار سریع‌تر اتفاق می‌افتد و نمی‌دانم تا چه اندازه برایش آمادگی داریم. موضوع دیگر این که فکر نمی‌کنم همه چیز را از دست بدهیم، چون تاریخ ثابت کرده است، تکنولوژی همزمان با این که شغل‌هایی را از بین می‌برد، مشاغلی هم تولید می‌کند. مطمئناً نمی‌توانم پیش‌بینی کنم چه شغل‌هایی ایجاد می‌شوند، اما در مورد صنعت خودم باید بگویم که دوست دارم روزی ده‌ها میلیون کارآفرین داشته باشیم.

پیش بینی برایان چسکی از آینده اقتصاد

یکی از مهم‌ترین نکات در مورد اینترنت این است که به همه اجازه می‌دهد اعتماد کنند، هویت داشته باشند و بتوانند درآمد کسب کنند. ما سه میلیون میزبان داریم که با اجاره دادن خانه خود، درآمد کسب می‌کنند. به تازگی، بخش Airbnb experiences را راه انداختیم. اگر به کاری علاقه دارید، مثلاً اگر نوازنده هستید، امروزه فقط با فروش موسیقی نمی‌توانید پول زیادی کسب کنید. اگر می‌خواهید کلاس آشپزی برگزار کنید یا اطلاعات زیادی در مورد تاریخ دارید، می‌توانید تجربه کسب کنید و با آن درآمد داشته باشید. به‌نظر من قرار است تغییر بزرگی در آینده داشته باشیم. به‌نظر من قرار است تغییری در اقتصاد داشته باشیم. قبلاً اقتصاد ما از خرید کالا به ارائه خدمات تغییر داشته است و در آینده به اقتصاد تجربه محور تغیییر می‌کند. منظورم این است اگر کسی فرزندی زیر سن دبیرستان دارد، ارزش تجربه برای آنها، به اندازه ارزش بقیه کالاها خواهد بود. به‌نظر من، صنایع عظیم چند میلیارد دلاری، حول محور تجربیات شکل خواهند گرفت و فرصت‌های زیادی در این زمینه وجود دارد.